با توجه به اینکه من از طرفداران ریک و مورتی هستم، وقتی سریال مخالفان خورشیدی یا همان Solar Opposites را کشف کردم بسیار هیجان زده شدم. اول فکر میکردم که قرار است نمایشی شبیه ریک و مورتی باشد، اما فقط با شخصیتهای متفاوت، اما خوب بود که به طرز لذت بخشی شگفتزده شدم. کمدی در این کاملا عالی است (حتی ممکن است بهتر از کمدی ریک و مورتی باشد). شخصیت اصلی، کوروو، در حال حاضر یکی از شخصیت های مورد علاقه من در این سریال است. تک تک طرحهای در حال انجام در این فیلم فوقالعاده است، حتی یک خط داستانی دور ریختنی وجود ندارد. اگر از طرفداران کارتون هایی مانند ریک و مورتی، آبشار جاذبه یا فوتوراما هستید، بدون شک این سریال را دوست خواهید داشت. من همه شخصیت های اصلی را به خصوص کورو دوست دارم، او بسیار بامزه است.
Solar Opposites یا مخالفان خورشیدی یک انیمیشن کمدی کمدی علمی-تخیلی آمریکایی است که توسط جاستین رویلند و مایک مک ماهان برای Hulu ساخته شده است. این پروژه که در اصل برای شرکت پخش فاکس ساخته شده بود، قبل از خرید توسط هولو متوقف شد و سفارش دو فصل شامل هر قسمت شامل 8 قسمت داده شد. این سریال در تاریخ 8 می 2020 برای اولین بار پخش شد.
در ژوئن 2021، این سریال برای فصل چهارم تمدید شد. در اکتبر 2022، این سریال برای فصل پنجم تمدید شد.
فرضیه
Solar Opposites روی خانواده فضایی متمرکز است – خانوادهای از بیگانگان که بر روی زمین سقوط میکنند و مجبور میشوند در آنجا بمانند، اغلب در مورد اینکه آیا زمین جای خوبی است یا خیر، اختلاف نظر دارند. این خانواده از سیاره شلورپ، یک دنیای بیگانه پیشرفته است که صد کشتی را برای استعمار سیارات جدید کمی قبل از نابودی فرستاد. شایان ذکر است این سریال دارای خطوط داستانی موازی است که برجستهترین آنها جامعهای از انسانها را دنبال میکند که توسط یامیولاک کوچک شده و در تراریومی به نام «دیوار» زندانی شدهاند. افسران پلیس، معروف به Silver Cops، که به طور معمول شلورپیان را که از ویرانی خانه هایشان فرار می کنند، دستگیر و وحشیانه می کنند.
هر چند من این سریال رو هم مثل سریالهای کارتونی دیگه برای تقویت زبان انگلیسی دیدم؛ اما نمیتوانم انکار کنم که از دیدنش لذت نبردم. در واقع یک تیر و دو نشان بود. درباره این سریال باید بگویم اگر عاشق ریک و مورتی بودید عاشق مخالفان خورشیدی هم میشوید!!! داستان مخالفان خورشیدی درباره چهار فضایی به همراه یک شفیره است که از سیاره شان به نام اشلورپ که یک آرمانشهر بود و به دلیل برخورد شهاب سنگ، نابود شد فرار کردند. و در جستجوی خانه جدید به دنبال سیاره خالی از سکنه رفتند. و در نهایت فضاییهای داستان ما روی کره زمین و فرود آمدند.
این اجتناب ناپذیر بود که طرفداران Solar Opposites را با ریک و مورتی مقایسه کنند. خیلی از سایتها، مانند اینورس فصل اول Solar Opposites را به عنوان یک شوخی بینبعدی کابلی رد شده توصیف کردند و سریال را با یک شبکه داستانی عجیب و غریب با سریال ریک و مورتی مقایسه کرد. چه با آن موافق باشید یا نه (من موافق نیستم)، Solar Opposites قطعا با فصل دوم خود، از “کشش گرانشی” ریک و مورتی رهایی یافته است و روی پای بیگانه های عجیب و غریب خود ایستاده است.
همه چیزهایی که در فصل یک کار میکردند در اینجا برای بهتر شدن تشدید میشوند، گویی کوروو یک پرتو علمی تخیلی «بزرگتر و بهتر» در کل نمایش این بار شلیک کرده است. شوخیها سختتر میشوند، خط داستانی بیش از هر زمان دیگری خودارجاعی است، و مهمتر از همه، فصل دوم هویت خود را به عنوان چیزی بسیار متفاوت و جدا از ریک و مورتی تثبیت میکند.
کوروو، تری، جسی و یومیولاک با هم بسیار شبیه هر خانواده دیگری هستند، با این تفاوت که گهگاه سعی میکنند یکدیگر را بکشند. اوه، و شفیره ای، که عملا یک بمب ساعتی که روزی بشریت را محو میکند و سیاره را به گونهای شکل میدهد که با دنیای خود مطابقت داشته باشد.
برای لذت بردن از این اپیزودهای جدید حتی نیازی به تماشای فصل اول ندارید، اما از دست دادن یک اشتباه است. نه تنها بسیار بهتر از آن نقدی است که در بالا ذکر شد، بلکه اگر امیدی به درک داستان The Wall در سرتاسر آن دارید، باید فصل اول را نیز تماشا کنید. درباره داستان دیوار که در واقع داستان موازی در دل داستان اصلی است باید اشاره کنم که داستان افراد دیوار هستش در واقع یامیولاک به نحوی اذیت کردند، با اشعه کوچک کننده کوچک میکند و آنها را درون دیوار اتاقش زندانی میکند. داستان هایی که توی دیوار هم پیش میاد و حتی گاهی یه اپیزود کامل درباره دیوار هست.
داستان دیوار که به عنوان یک قطعه خنده دار شروع شد، خیلی زود به بخشی جدایی ناپذیر و بسیار تحسین شده از نمایش تبدیل شد. با پیشرفت قسمت های اول، متوجه شدیم که یک جامعه کامل در داخل تراریوم ایجاد شده است. در حالی که بیگانگان در بیرون به هیجنهای حواسپرور خود میرسند، افرادی که در داخل به دام افتادهاند با خطری دائمی مواجه میشوند که به همان اندازه خندهدار است.
در فصل بعد، سرعت خط داستانی دیوار تا حدودی تغییر کرده است، اما حتی پس از آن، همچنان یکی از برجستهترین قسمتهای سریال باقی میماند و یک قسمت مستقل درباره این افراد کوچک بدون شک اگر عدالتی وجود داشته باشد، برای امی سال آینده خواهد بود.
ی نکته ریز اما جالب برای من این بود که شروع سریال هم هر بار کمی متفاوت است و صحنه ای که خانواده کنار هم هستند و کروو صحبت میکند هر بار متفاوت است. و این برای من که همیشه تیتراژ ابتدای فیلم رو حذف میکنم جالب بود. شاید برای شما هم جالب باشد.
پیشنهاد میکنم این سریال بامزه رو از دست ندید! نظر شما چیه؟ این سریال رو دیدید؟ خوشحال میشوم نظرتون رو برام بنویسید.