آیا تا به حال آرزو کرده اید که رئیس خود باشید؟ رئیس خود بودن ممکن است عالی به نظر برسد اما همچنین فوق العاده دشوار است. بد نیست بدانید تا آنجا که من مشاهده کرده ام 75 درصد استارتاپ ها شکست می خورند. این به این دلیل است که وقتی شما مسئول نتیجه نهایی هستید، هر شکستی به گردن شما می افتد. اما اگر از مراحل و نکات و ترفندهای مورد نیاز آگاه هستید، تنها یک قدم با تبدیل شدن به یک کارآفرین جوان فاصله دارید. پس، بیایید مراحل درست را بررسی کنیم.
همانطور که آدورا سویتاک، که اولین کتاب خود را در سن 7 سالگی نوشت و سخنرانی TED خود را در 12 سالگی ایراد کرد، می گوید:
“هیچ کمیته ای وجود ندارد که بگوید، “این از آن دسته افراد می تواند جهان را تغییر دهد و شما نمی توانید.” درک اینکه هر کسی می تواند آن را انجام دهد اولین قدم است. قدم بعدی این است که بفهمید چگونه میخواهید این کار را انجام دهید.»
فریلنسرها افرادی هستند که برای کارشان دستمزد دریافت می کنند. هزینه ها ساعتی یا وابسته به پروژه است. فریلنسرها طراحی می کنند، می نویسند، مشورت می کنند، مالیات می دهند، مشاوره می دهند و در حرفه های دیگر نیز فعالیت می کنند. فریلنسینگ ساده ترین راه برای شروع یک کسب و کار کاملاً جدید است.
هدف یک فریلنسر این است که یک شغل تدریجی و بدون رئیس داشته باشد، تلاش کند و کارهای بزرگ انجام دهد، به تدریج تقاضا را افزایش دهد، بنابراین دستمزد ساعتی بالا می رود و همچنین کیفیت کارها نیز بالا می رود. بنابراین، اگر شما یک فریلنسر هستید، راهی برای انجام موثرترین کار در حوزه کاری خود بیابید.
اما کارآفرینان از پول (پول شخص دیگری) برای ایجاد یک تجارت بزرگتر از خودشان استفاده می کنند. همچنین، کارآفرینان هنگام خواب پول در می آورند. کارآفرینان بر رشد و مقیاسبندی سیستمهایی که میسازند تمرکز میکنند. هدف کارآفرین ایجاد یک ماشین سود بلندمدت، فروش محصولات و خدماتی است که به زودی رشد خواهند کرد.
اگر کارآفرین هستید، دنبال استخدام نباشید. کسبوکاری بسازید که فکر میکنید میتواند اثربخش باشد، با یا بدون شما پیشرفت نکند. هرچند ممکن است برای راحتی شما خوب نباشد، اما برای حساب بانکی شما خوب است.
بیشتر بخوانید: ۱۰ درسی که هر کارآفرینی باید بیاموزد!
در کارآفرینی، یک کارآفرین نیازی را شناسایی می کند و راه حلی برای آن نیاز تعیین می کند که هیچ کسب و کاری موجود به آن توجه نمی کند. فعالیت کارآفرینی شامل راه اندازی و توسعه کسب و کارهای جدید و بازاریابی آنها برای فروش کسب و کار و تبدیل آن به سود است. راه کارآفرینی، جاده ای خائنانه است که مملو از موانع، مسیرهای انحرافی غیرمنتظره و بن بست هایی مانند:
اگر میخواهید خودتان را وقف راهاندازی و پرورش یک کسبوکار کنید، به طور کلی مدیریت همزمان شغل دیگری دشوار است. دور شدن از یک فرصت امیدوارکننده و ثابت درازمدت برای چیزی غیرقابل پیش بینی وحشتناک است – به خصوص اگر قبلاً هرگز کسب و کاری را اداره نکرده باشید.
کارآفرینان باتجربه زمانی که شامل تامین مالی یک کسب و کار جدید می شود کار آسانی ندارند، اما آنها نسبت به تازه واردان دارای چند مزیت هستند. بهعنوان یک کارآفرین کاملاً جدید، از صفر شروع میکنید، این بدان معناست که باید شبکهسازی را شروع کنید و قبل از رسیدن به یکی از گزینههای مالی ممکن، به همه گزینههای مالی دسترسی پیدا کنید.
حتی اگر تجربه مدیریتی داشته باشید، انتخاب تیم مناسب برای یک استارتاپ استرسزا و دشوار است. جستجوی نامزدهایی که نقشهای خاصی را ایفا میکنند کافی نیست – علاوه بر این ممکن است لازم باشد هزینه آنها برای کسبوکار، تناسب فرهنگ آنها و روشی که آنها به عنوان بخشی از تیم کلی شما کار خواهند کرد را در نظر بگیرید.
به عنوان بنیانگذار استارت آپ خود، از شما انتظار می رود که با ایده ها بازگردید. هنگامی که یک رقیب ظاهر می شود، این مسئولیت شما خواهد بود که با یک طرح پاسخ به آن بازگردید. هرچه تجربه کمتری داشته باشید، فشار بیشتری را از این موضوع احساس خواهید کرد و بنابراین زمان سخت تری برای رسیدن به برنامه های قابل قبول خواهید داشت.
کسب و کار شما تا کی وجود خواهد داشت؟ کسب و کار شما چقدر سودآور خواهد بود؟ آیا مشتریان محصول شما را دوست خواهند داشت؟ آیا می توانید یک چک حقوقی ملایم به خود بدهید؟ هیچ یک از این سوالات شامل پاسخ محکم و قابل اعتمادی نمی شود، حتی در استارتاپ هایی که بر اساس ایده های عالی هستند. مقابله با این نوسانات یکی از سخت ترین بخش های ظهور به عنوان یک کارآفرین جدید است.
کارآفرین بودن تنهایی است. این یک موقعیت منحصر به فرد است، بنابراین شما هم تیمی هایی برای در نظر گرفتن (به طور کامل) نخواهید داشت. شما چندین ساعت کار خواهید کرد، بنابراین خانواده خود را اغلب نخواهید دید. و کارمندان شما مجبور خواهند شد در فاصله کمی بمانند.
تا زمانی که مجبور به اجرای چیزی نشده اید، رئیس بودن لذت بخش است. دیر یا زود، باید اصولی را که کسب و کارتان از آن پیروی می کند، بیابید. اینها از چند روز تعطیلی کارگران شما تا پروتکل مناسب هنگام ثبت شکایت از یک همکار است.
کارآفرینان جدید مجبور هستند هر روز تصمیمات زیادی را اتخاذ کنند، از تصمیمات بزرگ و تاثیرگذار بر شرکت گرفته تا تصمیمات کوچک و تاثیرگذار بر ساعت. خستگی تصمیم می تواند یک پدیده واقعی باشد و بیشتر کارآفرینان جدید اگر برای سطح جدیدی از استرس آماده نباشند، آن را تجربه خواهند کرد.
بیشتر بخوانید: ۱۱ درس استارتاپی فراموش نشدنی از کارآفرین
آیا می توانم یک نگرانی را با شما در میان بگذارم؟ بسیاری از مردم می خواهند مراحل مورد نیاز برای تبدیل شدن به یک کارآفرین را یاد بگیرند، فقط به این دلیل که جالب به نظر می رسد.
دلایل مختلفی وجود دارد که چرا افراد ترجیح می دهند به جای کارمند شدن، کارآفرین شوند. بیایید به طور خلاصه به آنها بپردازیم:
بیشتر کارآفرینان کار خود را با مدرک لیسانس بازرگانی یا لیسانس خاص در کارآفرینی شروع می کنند و سپس مهارت های خود را در یک برنامه MBA تغذیه می کنند. در برنامههای MBA، دانشآموزان انگیزه میگیرند تا از پتانسیل خلاقانه خود استفاده کنند، زیرا میآموزند که سرمایهگذاری کنند.
شما یاد خواهید گرفت که مراحل رشد و توسعه یک شرکت تجاری را مدیریت کنید و خواهید دید که چگونه یک کسب و کار کوچک را زنده کنید. علاوه بر برنامه های اصلی MBA، می توانید در کلاس های زیر نیز شرکت کنید:
بیشتر بخوانید: داستان موفقیت جف بزوس بنیانگذار آمازون
شما یا باید یک محصول منحصر به فرد، یک خدمات منحصر به فرد یا یک روش منحصر به فرد تحویل ارائه دهید تا در بازار متمایز شوید. برای این منظور باید بتوانید تشخیص ایده داشته باشید. میتوانید برای درک بهتر دوره تشخیص ایده های کارآفرینی را بگذرانید. توجه داشته باشید که جایگاه شما باید چیزی باشد که سال ها در آن کار کرده اید. حالا چگونه بفهمیم جایگاه شما چیست؟
برای این امر، مهمترین نکته این است که دقت لازم را انجام دهید و در مورد آنچه قبلاً وجود دارد تحقیق کنید. چه تفاوتی با سایر محصولات یا خدمات مشابه دارد؟ اکنون با خدمات منحصر به فردی که ارائه میدهید، جایگاه شما چیست و…
حتماً از خود می پرسید که برای کارآفرین شدن چه چیزی باید بخوانم؟ برای کارآفرینی لزوما نیازی به داشتن هیچ نوع آموزش رسمی یا ویژه ای ندارید. اما، اگر میخواهید یک شرکت فناوری راهاندازی کنید، تجربه در کسبوکار، برنامهنویسی کامپیوتر و بازاریابی همگی میتوانند ارزشمند باشند. همچنین، برخی از صنایع، مانند حسابداری یا شرکت حقوقی شما، بسته به جایگاه، به تخصص مهارت نیاز دارند. هرچندد دوره های کارآفرینی وجود دارد که میتوانید اطلاعات بسیاری از آنها کسب کنید. برای این منظور میتوانید به سایت دانشکده کارآفرینی دانشگاه تهران سر بزنید.
یک طرح کسب و کار بسازید که نحوه ارائه آن را تعیین کنید. گام های شما برای کارآفرین شدن چیست؟ به عبارت دیگر، یک طرح کسب و کار هر هدفی را که دارید و همچنین استراتژی شما را برای دستیابی به آن اهداف مشخص می کند. این طرح برای جذب سرمایه گذاران برای سرمایه گذاری در شرکت شما مهم است. یک طرح تجاری همچنین میزان موفقیت کسب و کار شما را اندازه گیری می کند.
همیشه تحقیق کنید که کدام گروه با مدل کسب و کار شما مطابقت دارد و سپس همه چیز را برای جذب آن جمعیت سنجی انجام دهید. اجازه دهید به شما بگویم که هر کسب و کاری برای همه جذاب نیست. بنابراین، کسب و کار خود را با توجه به سن، جنسیت، درآمد، نژاد و فرهنگ گروه هدف خود باز کنید.
روی ساختن شبکه ها تمرکز کنید زیرا از این طریق افراد دیگری را ملاقات می کنید که ممکن است مهارت هایی داشته باشند که بتوانید در کسب و کار خود از آنها استفاده کنید.
علاوه بر این، این به شما در یافتن سرمایهگذاران بالقوه کمک میکند تا مدل کسبوکار خود را از روی زمین شروع کنند. هنگامی که کسب و کار خود را شروع می کنید، شبکه شما نیز می تواند با ارسال مشتریان جدید از شما پشتیبانی کند.
بیشتر بخوانید: چرا کارآفرینان باید ریسک کنند؟
آیا می دانید که مصرف کنندگان محصولات می خواهند، اما همیشه نمی دانند کدام محصول را انتخاب کنند؟ ایده کسب و کار خود را بفروشید !! وظیفه شما به عنوان یک کارآفرین این است که مردم را متقاعد کنید که هر چیزی که می فروشید بهترین گزینه موجود در بازار است.
از این رو، منحصر به فرد بودن را بیابید و سپس بر اساس ارزشی که اضافه می کند، آن را بفروشید.
شما باید در هر مرحله، یعنی قبل، حین و بعد از شروع کسب و کار خود، بر بازاریابی متمرکز شوید. اما چرا؟ این را در نظر بگیرید که ممکن است بهترین رستوران شهر را داشته باشید، اما اگر از وجود آن اطلاعی نداشته باشد، هیچکس از آن بازدید نخواهد کرد. رسانه های اجتماعی را برای گسترش آگاهی در مورد محصولات و خدمات خود بپذیرید. آخرین اما نه کم اهمیت ترین، تلاش های بازاریابی خود را بر روی مخاطبان هدف خود متمرکز کنید.
اگر سعی میکردیم ایده خوبی بیندیشیم، نمیتوانستیم به ایده خوبی فکر کنیم. شما فقط باید راه حل یک مشکل را در زندگی خود پیدا کنید. – برایان چسکی
به هر حال، کارآفرین شدن هرگز آسان نیست، اما ممکن است آنقدرها هم که بسیاری فکر میکنند خطرناک نباشد. علاوه بر این، زندگی یک کارآفرین آسان نیست، اما پاداش دارد. بهترین چیزی که در کنار شماست زمان و تخصص شماست. شما همچنین می توانید راه هایی را برای تبدیل شدن به یک کارآفرین به صورت آنلاین انتخاب کرده و بیاموزید.
بنابراین، از نشستن در حاشیه و رویای کارآفرین شدن دست بردارید و اولین قدم را برای رسیدن به زندگی که همیشه می خواستید بردارید
2 Comments
جالب بود ممنون
خوشحالم جالب بوده دوست عزیز