نمونه های زیادی از کسب و کارهای موفق در سطح جهانی وجود دارد. در حالی که یک تیم قوی و امور مالی عوامل مهمی در موفقیت آنها بوده است، یک جنبه دیگر وجود دارد که تضمین می کند کسب و کارها به آنچه قصد انجام آن را دارند دست می یابندو آن چیزی نیست جز یک استراتژی تجاری درست. علاوه بر این، از آنجایی که هر کسبوکاری دارای اهداف مشخصی است، استراتژیهای مختلفی را برای دستیابی به آنها اتخاذ میکنند. این استراتژی کسبوکار است که کسبوکارهای موفق را از «ناموفق» متمایز میکند.
اگرچه تعریف آن آسان است، تشکیل و اجرای آن چیزی است که یک کسب و کار را متمایز می کند. استراتژی کسب و کار به تمام تصمیمات اتخاذ شده و اقدامات انجام شده توسط یک کسب و کار برای دستیابی به چشم انداز بزرگتر اشاره دارد. دانستن اینکه استراتژی کسب و کار چیست و چگونه آن را به درستی اجرا کنید می تواند به کسب و کارها کمک کند تا در حوزه خود رهبر بازار شوند.
یک استراتژی کسبوکار ستون فقرات هر کسبوکاری است، و هرگونه کاستی میتواند به این معنا باشد که اهداف تجاری در میانه راه گم میشوند.
هنگامی که یک کسب و کار را شروع می کنید، نمی توان اهمیت استراتژی کسب و کار را نادیده بگیرید. هر رهبری كه از اهميت استراتژی برای تجارتش آگاه نباشد، نمي تواند پايداری بلندمدت سازمان خود را تضمين كند. از آنجایی که محیط کسب و کار امروزه به طور فزاینده ای رقابتی است، نمی توان اهمیت استراتژی کسب و کار را نادیده گرفت. در ادامه دلایلی را گردآوری کرده ام که چرا طراحی استراتژی باید اولویت اول شما باشد.
اکنون تفاوت بین سه مورد فوق را درک می کنیم. استراتژی کسب و کار بخشی از یک طرح تجاری است. و هر دوی اینها به نوبه خود بخشی از یک مدل کسب و کار هستند. مدل کسب و کار اساساً طرح کلی است که نشان می دهد یک شرکت چگونه عمل می کند، درآمد کسب می کند و به نتایج مطلوب می رسد. به عنوان بخشی از مدل کسب و کار، یک طرح کسب و کار همه اینها را تعریف می کند و نقشه راه چگونگی دستیابی به همه اهداف را تعیین می کند.
استراتژی های مختلف کسب و کار در هر سطح از یک کسب و کار به کار گرفته می شود. سطوح استراتژی کسب و کار به هدفی بستگی دارد که هر بخشی از یک سازمان می خواهد به آن دست یابد. بر اساس پارامترهای مشترک، سه سطح استراتژی تجاری وجود دارد.
این استراتژی بالاترین سطح از تمام سطوح است. اهداف و راه های دستیابی به آنها را مشخص می کند. دقیقاً، این سطح مأموریت، چشمانداز و اهداف سازمانی را برای کل سازمان تعریف میکند.
در این سطح، استراتژی کسب و کار برای هر واحد سازمان متفاوت خواهد بود. این به این دلیل است که هر واحد دارای فرآیندها و عملیات متفاوتی است و بنابراین میتوان استراتژیهای متفاوتی را برای هر واحد به کار گرفت تا بازدهی بالاتری حاصل شود. با این حال، هر استراتژی تجاری باید با آن اهداف و مقاصد سازمانی همسو باشد.
در سطح عملکردی، استراتژی توسط بخش هایی مانند بازاریابی، فروش، عملیات، مالی و غیره تنظیم می شود. این نوع از استراتژی های سطح عملکردی برای اطمینان از کارایی عملکردهای روزانه در سازمان مورد نیاز است. همه این موارد حرکتی به سمت یک هدف مشترک است.
استراتژی کسب و کار پاسخی به چیستی، چگونه، چرا، کجا و چگونه است. این جایی است که دوره های رهبری همه جانبه به چشم می خورد. این دورهها به رهبران کمک میکند تا جنبههای کلیدی و سایر نکات مهم یک استراتژی تجاری را درک کنند. شما می توانید این دوره های رهبری را دنبال کنید تا خود را در مورد پیشرفت های اخیر در این حوزه به روز کنید.
بیشتر بخوانید: دلایلی که چرا باید استراتژی برند داشته باشید!
راههای زیادی برای رهبران و سایر افراد، از جمله فارغالتحصیلان، وجود دارد تا بفهمند چگونه یک استراتژی تجاری مؤثر ایجاد کنند. یکی از این راهها، دنبال کردن یک برنامه توسعه رهبری است که بینش دقیقی از رهبری ارائه می دهد. علاوه بر این، یک برنامه توسعه رهبری گسترده همچنین میتواند صاحبان کسبوکار را ارتقا دهد و آنها را برای اداره یک سازمان آماده کند.
Emeritus India برنامه های رهبری بسیاری را برای تجهیز رهبران به مهارت های مورد نیاز ارائه می دهد.
کلید موفقیت در چشم انداز پویای کسب و کار امروز، درک آینده نگر و تمرین گسترده مفاهیم و استراتژی های مدیریت معاصر است. به این ترتیب میتوانید پیچیدگی و انتقال به نقشهای مدیریت ارشد را به طور مؤثر رمزگشایی کنید.
بیشتر بخوانید: چرا استراتژی های بازاریابی آنلاین و آفلاین باید همگام باشند؟
2 Comments
کاربردی و مفید
خوشحالم جالب بوده دوست عزیز