میخواهید درباره مدیریت بیشتر بدانید؟
سایر مقالات مدیریت نیز، میتواند به شما کمک کند!
فرقی ندارد شما مدیر، کارآفرین و یا کارمند یک سازمان باشید؛ شما همواره با فرهنگ سازمانی درگیر هستید. اما فرهنگ سازمانی چیست؟ و چرا اهمیت دارد؟ در این مقاله به این سوالها پاسخ میدهم. پس مثل همیشه با من همراه باشید.
فرهنگ سازمانی به ارزشها، باورها و رفتارهایی اشاره دارد که نحوه تعامل کارکنان و مدیریت یک شرکت، انجام و مدیریت معاملات تجاری را تعیین میکند. اغلب، فرهنگ شرکتی به طور ضمنی، تعریف نشده است، و به طور ارگانیک در طول زمان از صفات تجمعی افرادی که شرکت استخدام میکند، توسعه مییابد.
فرهنگ یک شرکت در کد لباس، ساعات کاری، راه اندازی دفتر، مزایای کارکنان، جابجایی، تصمیمات استخدام، رفتار با کارمندان و مشتریان، رضایت مشتری، و هر جنبه دیگری از عملیات منعکس خواهد شد.
سایر مقالات مدیریت نیز، میتواند به شما کمک کند!
آگاهی از فرهنگ شرکتی یا سازمانی در کسب و کارها و سایر سازمان ها مانند دانشگاه ها در دهه 1960 پدیدار شد. اصطلاح “فرهنگ شرکتی” در اوایل دهه 1980 توسعه یافت و در دهه 1990 به طور گسترده ای شناخته شد. فرهنگ شرکتی در آن دوره ها توسط مدیران، جامعه شناسان و دیگر دانشگاهیان برای توصیف شخصیت یک شرکت استفاده می شد.
فرهنگ شرکتی از باورها و رفتارهای تعمیم یافته، سیستم های ارزشی در سطح شرکت، استراتژی های مدیریت، ارتباطات و روابط کارکنان، محیط کار و نگرش سرچشمه می گیرد. در ادامه شامل داستانهای منشأ شرکتی میشود که توسط مدیران اجرایی کاریزماتیک (مدیرعامل) و همچنین نمادهای بصری مانند لوگوها و علائم تجاری ارائه میشوند.
تا سال 2015، فرهنگ سازمانی نه تنها توسط بنیانگذاران، مدیریت و کارکنان یک شرکت ایجاد شد، بلکه تحت تأثیر فرهنگها و سنتهای ملی، روندهای اقتصادی، تجارت بین المللی، اندازه شرکت و محصولات نیز قرار گرفت.
اصطلاحات مختلفی وجود دارد که به شرکتهایی مربوط می شود که تحت تأثیر فرهنگ های متعدد، به ویژه در پی جهانی شدن و افزایش تعامل بین المللی محیط کسب و کار امروزی قرار گرفته اند. این شامل:
شرکت ها اغلب منابع و تلاش های قابل توجهی را برای ایجاد تجربیات بین فرهنگی مثبت و تسهیل فرهنگ شرکتی منسجم و سازنده تر اختصاص می دهند.
آگاهی و اهمیت فرهنگ شرکتی اکنون بیش از هر زمان دیگری حادتر شده است. شرکت مشاوره Big Four Deloitte دریافت که بیش از 90 درصد از مدیران بر این باورند که فرهنگ قوی سازمانی برای موفقیت کسب و کار ضروری است.
بیشتر بخوانید: رفتار سازمانی (OB) چیست و چرا مهم است؟
فرهنگ شرکتی که به دقت مورد توجه قرار گرفته و حتی نوآورانه است، می تواند شرکتها را بالاتر از رقبای خود قرار دهد و از موفقیت طولانی مدت حمایت کند. چنین فرهنگی می تواند:
فرهنگ قبیله ای در مورد کار تیمی و همکاری است. در چنین فرهنگی، کسانی که در مدیریت هستند به عنوان مربیان مشتاق عمل میکنند که به زیردستان راهنمایی می کنند. روابط خوب، تشویق، اعتماد و مشارکت جنبه های کلیدی هستند. پتانسیل مشارکت هر کارمند جزء فرهنگ قبیله ای است. همچنین فرهنگ قبیله ای می تواند به راحتی با تغییرات سازگار شود و اقدامات مورد نیاز را به سرعت اجرا کند.
فرهنگ ادوکراسی یک محل کار کارآفرینی ایجاد می کند که در آن مدیران و کارکنان به عنوان مبتکر و ریسک پذیر عمل میکنند. در این محیط انعطاف پذیر، تفکر چابک پرورش می یابد. کارمندان تشویق می شوند تا ایده های آرزویی خود را دنبال کنند و برای دستیابی به نتایجی که می تواند اهداف شرکت را پیش ببرد، اقدام کنند. محصولات و خدمات جدید و غیر متعارف نتیجه اصلی فرهنگ ادوکراسی است.
فرهنگ بازار بر دستیابی به اهداف خاص و اهداف نهایی متمرکز است. این فرهنگ یک محیط کاری رقابتی و خواستار ایجاد میکند. مدیریت بیشترین علاقه را به نتایج کسب و کار دارد. کارمندان تشویق می شوند تا سخت کار کنند و “کار را انجام دهند” تا حضور در بازار، سود و قیمت سهام شرکت را افزایش دهند. در حالی که کارکنان ممکن است در چنین محیط کاری احساس استرس کنند، می توانند در مورد کار خود نیز مشتاق و هیجان زده باشند.
فرهنگ سلسله مراتبی یک فرهنگ سنتی شرکتی است که بر اساس ساختار سازمانی اجرایی، مدیریتی و کارکنان شرکت عمل میکند. به این معنی که زنجیره فرماندهی را از بالا به پایین دنبال می کند، جایی که مدیران بر کارکنان و تلاش های کاری آنها برای رسیدن به اهداف خاص نظارت میکنند. فرهنگ سلسله مراتبی به ثبات و روشهای متعارف عملیات اعطا میکند. محیط کار را میتوان نسبت به فرهنگهای دیگر سفتتر دید، اما کارکنان میتوانند به وضوح نقشها و اهداف خود را درک کنند. همچنین ممکن است به دلیل رویکرد محافظه کارانه تر برای اداره یک شرکت، احساس امنیت کنند.
بیشتر بخوانید: مدیریت بر مبنای هدف چیست و چه کاربردی دارد؟
همانطور که فرهنگ های ملی می توانند فرهنگ شرکتی را تحت تاثیر قرار دهند و آن را شکل دهند، استراتژی مدیریت یک شرکت نیز می تواند تاثیرگذار باشد. در شرکتهای برتر قرن بیست و یکم، مانند Google، Apple Inc. ( AAPL ) و Netflix Inc. ( NFLX )، استراتژیهای مدیریت سنتی کمتری که خلاقیت، حل مشکلات جمعی و آزادی بیشتر کارکنان را تقویت میکند، معمول بوده است. تصور می شود که آنها به موفقیت تجاری کمک می کنند.
Alphabet ( GOOGL )، والدین Google، به دلیل فرهنگ سازمانی کارمند پسند خود به خوبی شناخته شده است. این به صراحت خود را غیر متعارف تعریف میکند و مزایایی مانند دورکاری، زمان انعطاف پذیری، بازپرداخت شهریه، ناهار رایگان کارمندان و پزشکان در محل را ارائه میدهد. این شرکت در دفتر مرکزی خود در Mountain View، کالیفرنیا، خدماتی مانند تعویض روغن، شستشوی ماشین، ماساژ، کلاس های تناسب اندام و آرایشگر ارائه میدهد. فرهنگ شرکتی آن به آن کمک کرد تا مرتبا در فهرست ” 100 بهترین شرکت برای کار ” مجله فورچون رتبه بالایی کسب کند .
سیاستهای مترقی مانند مزایای جامع کارکنان و جایگزینهای رهبری سلسله مراتبی (حتی حذف دفاتر و اتاقکهای بسته) روندهایی بودهاند که منعکسکننده نسل مدرنتر و آگاهانهتر از فرهنگ شرکتی هستند. این روندها تغییری را نسبت به فرهنگ های تهاجمی، فردگرایانه و پرخطر شرکت های قبلی، مانند فرهنگ سابق شرکت انرژی انرون نشان میدهد.
نمونههای برجسته استراتژیهای مدیریت جایگزین که بهطور قابلتوجهی بر فرهنگ سازمانی تأثیر میگذارند، عبارتند از هولاکراسی. این در شرکت کفش Zappos ، متعلق به آمازون ( AMZN ) و تکنیکهای مدیریت چابکی که در شرکت پخش موسیقی Spotify استفاده میشود، استفاده شده است.
هولاکراسی یک فلسفه مدیریت باز است که در میان چیزهای دیگر، عناوین شغلی و سایر سلسله مراتب سنتی را حذف میکند. کارکنان نقش های انعطاف پذیر و خود سازماندهی دارند و همکاری بسیار ارزشمند است. Zappos این برنامه را در سال 2014 راه اندازی کرد و با موفقیت و انتقادهای متفاوتی با چالش انتقال روبرو شد.
به طور مشابه، Spotify ، یک سرویس پخش موسیقی، از اصول مدیریت چابک به عنوان بخشی از فرهنگ سازمانی منحصر به فرد خود استفاده میکند. مدیریت چابک، در اصل، بر روی محصولات قابل تحویل با یک استراتژی آزمون و خطا انعطافپذیر تمرکز میکند که اغلب کارکنان را در یک رویکرد محیط راهاندازی گروهبندی میکند تا خلاقانه با مسائل شرکت مقابله کنند.
فرهنگ های شرکتی، چه عمدا شکل گرفته باشند و چه به طور ارگانیک رشد کرده باشند، هسته ایدئولوژی و عملکرد یک شرکت را بیان می کنند. آنها بر هر جنبه ای از یک تجارت، از هر کارمند و مشتری گرفته تا تصویر عمومی یک شرکت، تأثیر میگذارند. هنگامی که یک سازمان تلاش میکند چند فرهنگی باشد، کارگرانی را با پیشینه های مختلف برای کار در هر بخش و در تمام سطوح مدیریت استخدام میکند.
مجله تجاری هاروارد شش ویژگی مهم فرهنگ شرکتی موفق را در سال 2015 شناسایی کرد.
اولین و مهمترین چیز بینایی است. چه از طریق یک بیانیه ماموریت ساده یا یک بیانیه شرکتی ارتباط برقرار شود، چشم انداز یک شرکت میتواند ابزار قدرتمندی باشد. به عنوان مثال، شعار معروف گوگل “شیطان نباش” یک چشم انداز شرکتی قانع کننده است.
ارزش ها، در حالی که یک مفهوم گسترده هستند، می توانند تفکر و دیدگاه های لازم برای دستیابی به چشم انداز یک شرکت را در بر گیرند. آنها می توانند به عنوان چراغی برای رفتار لازم برای پیشرفت به سمت هر نوع موفقیت عمل کنند. نمونه هایی از ارزش ها عبارتند از انصاف، قابل اعتماد بودن، صداقت، عملکرد عالی، کار گروهی و تجربه مشتری با کیفیت بالا.
شیوهها روشهای ملموسی هستند که توسط اخلاق هدایت میشوند و شرکت ارزشهای خود را به وسیله آنها پیادهسازی میکند. به عنوان مثال، نتفلیکس بر اهمیت کارمندان مبتنی بر دانش و با موفقیت تاکید می کند و به این ترتیب، نتفلیکس به جای اینکه از طریق فلسفه کسب درآمد به بالاترین سطح دستمزد به کارمندان خود دستمزد می دهد، به آنها دستمزد می دهد.
مردم در مرحله بعدی قرار میگیرند، و شرکتها به گونهای استخدام و استخدام میکنند که فرهنگ کلی آنها را منعکس و تقویت میکند. به علاوه، مردم کلید زنده کردن فرهنگ سازمانی و به دست آوردن عملکردهای با ارزش هستند که می تواند منجر به نتایج مطلوب تجاری شود.
در نهایت، روایت و مکان شاید مدرن ترین ویژگی فرهنگ شرکتی باشد. داشتن یک روایت قدرتمند یا داستان اصلی، مانند داستانی که استیو جابز و اپل را در بر میگیرد ، برای رشد و تصویر عمومی مهم است. محل کسب و کار، مانند شهر انتخابی و همچنین طراحی و معماری دفتر، یکی از پیشرفته ترین رویدادها در فرهنگ شرکتی معاصر است.
سایر ویژگی های فرهنگ شرکتی می تواند شامل موارد زیر باشد:
کارکنان باید تشویق و آموزش ببینند تا با رفاقت و اعتماد در جهت اهداف مشترک کار کنند. مزایای کار گروهی، مانند حل مسئله، توسعه ایده های نوآورانه، و بهبود بهره وری، باید به نیروی کار نشان داده شود.
شرکت ها باید ابزاری را برای کارکنان فراهم کنند تا مهارت های خود را بهبود بخشند و دانش خود را افزایش دهند تا چشم انداز و اهداف شرکت با اطمینان بیشتری قابل دستیابی باشد. آموزش و آموزش همچنین میتواند مسیری را برای کارکنان به سمت فرصتهای جدید در شرکتهایشان فراهم کند. این می تواند افراد را برای یادگیری و انجام کارهای بیشتر ترغیب کند.
نوآوری هیجان انگیز است و می تواند روح چشم انداز یک شرکت را برجسته کند. می تواند غرور، اعتماد به نفس و وفاداری را در نیروی کار القا کند.
مدیریت یک شرکت، از جمله مدیران C-suite، باید در دسترس و آماده ارائه کمک هایی باشد که از همه کارکنان پشتیبانی می کند.
هیچ استراتژی واحدی برای ایجاد فرهنگ شرکتی وجود ندارد زیرا شرکت ها، صنایع و افراد می توانند بسیار متفاوت باشند. با این حال، مراحل اساسی زیر ممکن است به شما کمک کند تا یک فرهنگ شرکتی را تصور کنید که موفقیت را برای کارمندان، مشتریان و شرکت شما به همراه دارد.
اصطلاح “فرهنگ شرکتی” به ارزش ها، باورها و شیوه های مرتبط با یک شرکت خاص اشاره دارد. به عنوان مثال، فرهنگ شرکتی ممکن است در نحوه استخدام و ارتقای کارکنان شرکت یا در بیانیه ماموریت شرکت منعکس شود. برخی از شرکتها به دنبال این هستند که خود را با مجموعهای از ارزشها مرتبط کنند، مانند تعریف خود به عنوان یک سازمان نوآور یا آگاه به محیطزیست.
نمونه های زیادی از شرکت هایی با فرهنگ سازمانی کاملاً مشخص وجود دارد. به عنوان مثال، شرکت آلفابت به خاطر فرهنگ کارمند محوری و تاکیدش بر کار در محیطی خلاقانه و انعطاف پذیر شناخته شده است. در حالی که آمازون به دلیل پیگیری بی وقفه خدمات مشتری و کارایی عملیاتی شهرت دارد. اغلب، فرهنگ های ملی در تعیین نوع فرهنگ شرکتی رایج در جامعه نقش دارند. برای مثال، شرکتهای ژاپنی به دلیل داشتن فرهنگهای شرکتی کاملاً متفاوت در مقایسه با شرکتهای آمریکایی یا اروپایی شناخته میشوند.
فرهنگ سازمانی مهم است زیرا می تواند از اهداف مهم تجاری حمایت کند. برای مثال، کارمندان ممکن است جذب شرکتهایی شوند که فرهنگ آنها با آنها شناسایی میشود، که به نوبه خود میتواند باعث حفظ کارکنان و کسب استعدادهای جدید شود. پرورش فرهنگ نوآوری می تواند برای حفظ مزیت رقابتی با توجه به پتنت ها یا سایر اشکال مالکیت معنوی حیاتی باشد. به طور مشابه، فرهنگ شرکتی نیز میتواند در بازاریابی شرکت برای مشتریان و جامعه در کل نقش داشته باشد و در نتیجه به عنوان شکلی از روابط عمومی دو چندان شود.
فرهنگ سازمانی به یک عنصر حیاتی و حتی ضروری در موفقیت مداوم یک تجارت تبدیل شده است. این نشان دهنده ارزش ها، باورها و اهداف یک شرکت و همچنین رفتار ثابتی است که از همه کارمندان از بالا به پایین انتظار می رود. نه تنها فرهنگ سازمانی کلید مهمی برای جذب و حفظ کارکنان است. همچنین می تواند از عملکرد کارکنان با کیفیت بالا، دستاوردهای مداوم و طول عمر یک شرکت پشتیبانی کند.