میخواهید درباره مدیریت بیشتر بدانید؟
سایر مقالات مدیریت نیز، میتواند به شما کمک کند!
اگر مدیر یک کسب و کار و یا کارآفرین هستید، برای گرفتن بهترین نتایج باید عملکرد کارکنانتان را بررسی و مدیریت کنید. با مدیریت عملکرد میتوانید، ارزیابی و بازخورد واقعی داشته باشید، انگیزه و تعهد را در کارکنان ایجاد و حفظ نمایی. و به در یک کلام عملکرد سازمانتان را بهبود ببخشید. در این مقاله به بررسی مدیریت عملکرد می پردازم. با من همراه باشید.
مدیریت عملکرد ابزاری است که به مدیران کمک میکند عملکرد کارکنان را نظارت و ارزیابی کنند. هدف مدیریت عملکرد ایجاد محیطی است که در آن افراد بتوانند به بهترین شکل ممکن و در راستای اهداف کلی سازمان عمل کنند. لازم به ذکر است مدیریت عملکرد به طور گسترده در هر دو بخش خصوصی و دولتی استفاده میشود.
بیشتر بخوانید: استراتژی کسب و کار چیست-تعریف، اهمیت و سطوح
سایر مقالات مدیریت نیز، میتواند به شما کمک کند!
یک برنامه رسمی مدیریت عملکرد به مدیران و کارکنان کمک میکند تا چشم به چشم انتظارات، اهداف و پیشرفت شغلی را ببینند، از جمله اینکه چگونه کار یک فرد با چشم انداز کلی شرکت همسو میشود. این به هدایت وجوه تخصیص یافته به عنوان بخشی از بودجه عملکرد شرکت کمک میکند. به طور کلی، مدیریت عملکرد افراد را در چارچوب سیستم محل کار گستردهتر میبیند. در تئوری، شرکت ها به دنبال استاندارد عملکرد مطلق هستند، حتی اگر این استاندارد دست نیافتنی تلقی شود.
برنامه های مدیریت عملکرد از ابزارهای سنتی مانند تعیین و اندازه گیری اهداف، اهداف و نقاط عطف استفاده میکنند. آنها همچنین قصد دارند عملکرد فردی مؤثر را تعریف کنند و فرآیندهایی را برای اندازه گیری آن توسعه دهند. با این حال، مدیریت عملکرد به جای استفاده از الگوی سنتی بررسی پایان سال، هر تعامل با یک کارمند را به فرصتی برای یادگیری تبدیل میکند.
مدیران می توانند از ابزارهای مدیریت عملکرد برای تنظیم گردش کار، توصیه مسیرهای جدید اقدام و تصمیم گیری های دیگری که به کارکنان در دستیابی به اهدافشان کمک میکند، استفاده کنند. این به نوبه خود به شرکت کمک میکند تا به اهداف خود برسد و عملکرد مطلوبی داشته باشد. به عنوان مثال، مدیر یک بخش فروش میتواند به کارکنان حجم درآمدی هدفمند را بدهد که باید در یک بازه زمانی مشخص به آن برسند. در یک سیستم مدیریت عملکرد، همراه با اعداد، مدیر راهنمایی هایی را ارائه میدهد که به فروشندگان کمک میکند تا موفق شوند.
تمرکز بر مسئولیتپذیری مستمر، محیط کاری سالمتر و شفافتری ایجاد میکند و تأکید بر جلسات منظم میتواند ارتباطات کلی را بهبود بخشد. از آنجایی که مدیریت عملکرد قوانین مشخصی را ایجاد میکند، همه درک واضح تری از انتظارات دارند. وقتی انتظارات روشن باشد، محل کار استرس کمتری دارد. کارمندان سعی نمی کنند با انجام کارهای تصادفی مدیر را تحت تاثیر قرار دهند و مدیران نگران این نیستند که چگونه به کارمندان بگویند که عملکرد خوبی ندارند. اگر سیستم کار می کند، احتمالاً از قبل آن را می دانند.
24% درصد کارگرانی که در نظرسنجی گالوپ در سپتامبر 2022 با این جمله “مدیر من مرا در تعیین هدف گنجانده است” به شدت موافق بودند.
بیشتر بخوانید: ارزش طول عمر مشتری (CLV) چیست و چطور محاسبه میشود؟
اگرچه بستههای نرمافزاری مدیریت عملکرد خارج از قفسه وجود دارد، الگوها معمولا برای نیازهای یک سازمان سفارشی میشوند. به طور معمول، برنامههای مدیریت عملکرد مؤثر شامل عناصر جهانی خاصی هستند، مانند:
طرفداران مدیریت عملکرد معتقدند که نه تنها به سازمانها کمک می کند تا به اهداف خود دست یابند، بلکه کار را برای تک تک کارکنان رضایت بخش تر میکند، با مزیت اصلی بهبود حفظ کارکنان. به عنوان مثال، کارگران اغلب با بررسی های منفی عملکرد سالانه احساس کوری میکنند. در حالی که مدیریت عملکرد ممکن است بررسی های سالانه را نیز در بر بگیرد، بازخورد مداومی که مدیران در طول سال ارائه می دهند باید باعث شگفتی های ناخوشایند کمتری شود.
همانطور که شرکت نظرسنجی گالوپ، که نظرسنجیهای جهانی را در مورد مسائل محل کار انجام میدهد، بیان میکند، مدیریت عملکرد مؤثر مستلزم این است که “مدیران خود را مربی بدانند نه رئیس. و هنگامی که مدیران گفتگوهای به موقع و مرتبط با عملکرد دارند که منعکس کننده این اصل باشد، مدیر- تعاملات کارکنان به گونهای دلگرمکننده، درگیرکننده و پاداشدهنده است که بررسیهای سالانه آن را نشان نمیدهد.”
این مزایا می تواند به خارج از سازمان نیز گسترش یابد، با مطالعات نشان می دهد که مدیریت عملکرد اغلب رضایت مشتری بیشتری را ایجاد میکند.
تا حدودی شبیه به مدیریت عملکرد، مدیریت بر اساس اهداف (MBO) یک مدل رهبری شرکتی است که تلاش می کند اهداف کارکنان را با اهداف یک سازمان هماهنگ کند. اغلب به پنج مرحله اساسی تقسیم میشود: تعریف اهداف، انتقال آن اهداف به کارکنان، نظارت بر پیشرفت کارکنان، ارزیابی عملکرد آنها و پاداش دادن به دستاوردهای آنها.
مانند مدیریت عملکرد، MBO مشارکت کارکنان را (حداقل در تئوری) در تعیین هدف تشویق می کند. با این حال، MBO اغلب مورد انتقاد قرار میگیرد که بیش از حد سفت و سخت است و به قدری روی اهداف متمرکز است که کارمندان و مدیران صرف نظر از اینکه چگونه این کار را انجام می دهند به سمت آنها سوق داده می شوند. طبق مقاله ای در ژانویه 2003 هاروارد بیزینس ریویو ، MBO “رویکردی برای ارزیابی عملکرد است که در بیشتر موارد از مد افتاده است.”
در مدیریت عملکرد، سرپرستان بازخورد مستمری را به کارکنان ارائه می دهند. از سوی دیگر، ارزیابی عملکرد تمایل به ارائه بازخورد در یک دوره معین، اغلب یک سال دارد. شرکتهایی که مدیریت عملکرد را انجام میدهند، میتوانند بررسی عملکرد سالانه را به عنوان بخشی از فرآیند خود در نظر بگیرند، بنابراین این دو متقابل نیستند.
بیشتر بخوانید: راهنمای کامل تجربه مشتری (CX)
اهداف SMART بخشی از یک سیستم و فلسفه هدف گذاری است که توسط بسیاری از شرکتها و سازمانهای دیگر و همچنین توسط افراد مورد استفاده قرار میگیرد. به دنبال نام اختصاری SMART،از ایجاد اهدافی خاص، قابل اندازهگیری، دست یافتنی (یا قابل دستیابی)، مرتبط و محدود به زمان حمایت میکند.
مدیریت عملکرد، اگر به درستی انجام شود، می تواند مزایایی برای سازمان ها و کارکنان آنها داشته باشد. کلید مشارکت کارکنان و بازخورد منظم و سازنده است.